پشت پرده صلح اسلام آباد با طالبان سوات
داوی - روشان داوی - روشان

انتظار میرود دولت پاکستان هنوز هم دنبال یک راهبرد  مخَرب دوران ضیاالحق و نواز شریف را در صدر برنامه های سیاست خارجی خود در قبال افغانستان  قرار داده.

اما با چند راهکار جدید و خطرناک که میتواند در دراز مدت دولت کابل را به چالش های متعدد روبرو کند.

 ا- مذاکره رسمی  با دولت افغانستان و در عین زمان مذاکره و صلح با دشمنان دولت کابل که میخواهند حکومت کرزی را به زانو درآورند. 2-  کمک و بازسازی  نو طالبان تا بتواند  نیرو های خارجی را  بنام جنگ علیه تروریزم  در یک نوع جنگ دراز مدت اما ناموفق نگهدارد. 3- مسدود کردن راه مواصلاتی و به آتش کشیدن وسایل نقلیه  نیرو های خارجی بنام طالبان 4- تلاش اسلام آباد برای رخنه در داخل کابینه کرزی بویژه آنهایکه ناراضی در بیرون از دولت قرار دارند که هرکدام به نوبه خود افغانستان را بحرانی میسازد؛  پس بهتر است نخست به ساختار و تشکیل پاکستان پی ببریم بعد وارد موضوع شویم.

 

همانطوریکه دولت افغانستان در اثر تنش های قدرت های بزرگ مثل روسیه، انگلیس و ایران پا به عرصه حیات گذاشت، دولت پاکستان هم یکی از کشور های است که قبل از هندوستان استقلال خود ر از بریتانیا باز یافت و وارد چطر جامعه جهانی شد.  کشور پاکی ها با تاسیس یک دموکراسی نو بواسطه محمد علی جناح میتوانست روند مردم سالاری را در تمام منطقه گسترش دهد اما با شروع تشکیلات نهضت های اسلامی در پوهنتون کابل و آمدن روسها در افغانستان آن فرایند گسترش خردگرائی که رهبران تحصیل کرده پاکستانی خواب دیده بودند به باد فنا رفت.

چون غربی ها دیگر نفع خود را در کشور سکولار که بتواند با افراطگرائی مبارزه و یک کشور لائیک را تشکیل دهد نمی دیدند،  و بهترین راه برای رسیدن به اهداف غربی ها اسلامیزه کردن دولت اسلام  آباد بود،  تا بتواند مهماندار مجاهدین افغانستان باشد و علیه روس ها مبارزه کنند. و روس ها هم با درک نادرست از جامعه افغانی و کشور نو تاسیس انگلو پاکستانی که میتواند هر گاهی تغیر رژیم دهد را در ذهن خود نمی پروراندند که دوسال قبل از  ورود ارتش روس در افغانستان دولت سکولار بوتو بواسطه تحصیل کرده امریکائی ضیاالحق به شکل  افراطی اسلامی مبدل خواهد شد.

جنرال ضیا با وجود تحصیلات عالی در امریکا که هرگز تصور اش را هم نمی کرد که کشوری که تهداب اش انگلو پاکی است به طرف عقب برگردد و کشوری اسلامی پا به عرصه حیات بگذارد، جنرال ضیا الحق وارد سیاست دولت پاکستان میشود به گفته خود او ً اسلام راه ماست و اسلام زندگی ماست و افغانان هم برادران و هم مهمانان ما هستندً  در واقع ساخت مهمانسرا برای افغانان  آزرده خاطر و نو اسلامیست های تقلیدی از مودودی؛ شریعتی و خمینی که  آرزوی شهید شدن را در راه اسلام و به خاطر نجات اسلام داشتند مهیا ساخت.

 

بنا های مساجد متعدد، اسلامیزه کردن مردم و در نهایت طالبانیزه مناطق قبایل یکی از اهداف بلند مدت غربی ها در آنسوی مرز ها بود تا زمینه بازگشت یک نوع دیگر استعمار نو را در قسمت های جنوب شرق  آسیا مهیا سازند تا بتوانند صد راه کشور های در حال شکل گیری قدرت دوم،  چین، هند و یا ایران را به چالش بکشاند و در عین زمان نگرانی دوم غرب از  افزایش نفوذ مسلمانان افراطی در کشور های غربی که خطرناکتر از آنچه که تصور اش را میکردند را در کنترول خود آورند.  و مسلمانان را مشقول کشور های خود سازند تا نتوانند سبب بروز یک بی نظمی هویتی شوند که در هردو شکل به نفع غرب میوانست باشد.

اما بعد از حملات یازده سپتمبر بویژه حمله امریکا به افغانستان که در حقیقت زمینه ساز آمدن  آمریکائی ها را طالبان و دولت پاکستان فراهم ساخت،  سیاست دوستی  اسلام آباد و واشنگتن به شکلی تغیر و در عوض به یک رابطه سیاسی دو روئی مبدل شد، از یک طرف محکوم کردن سیاست های امریکا از طرف  پرویزمشرف،  و از طرف دیگر طرفداری از برنامه ها اتومی دولت ایران از طرف سیاست مداران پاکستانی،  روز به روز به رابطه دو کشور سایه افگند که سبب ترور بی نظیر بوتو و استعفا بدون مرگ جنرال مشرف شد.

پاکستان به صفت کشور اسلامی  که بیشتر مردم اش طرفدار یک حکومت اسلامی  هستند و همچنین دارای قدرت نیروی اتومی، غربی ها بیشترین تهدید  را از آن طرف متوجه خود شده اند تا بتوانند پاکستان را خلع سلاح و حکوت اسلام آباد را تحویل ملا ها داده و از آن کشور افغانستان دوم بسازند.

 اما فراموش نکینم که سیاستمداران پاکستانی اکثرا تحصیل کرده اکسفورد، کمریج و هاروارد هستند که به سادگی نمیتوان از بام سیاست انگلو پاکی ها گذشت  که از یکی از بازی خطرناک ایشان صلح سیاسی با طالبان مناطق قبایل است،.

اگرچه طالبان زاده و دست پرورده  ای، س، آی سازمان اطلاعاتی پاکستان هستند،  اما فشار های بین المللی از یک طرف و بمب باردمان هواپیما های امریکائی از سوی دیگر اسلام آباد را به بهترین راه  وصل کرد،  صلح و  پیاده کردن شریعت اسلامی در مناطق سوات،  چون همه میدانند  طالبان بیشتر متوجه افغانستان هستند تا پاکستان، پس بنا براین بهترین  راه  برای کشتار امریکائی ها صلح با طالبان است تا بتوانند در مناطق امن خود را بسیج کرده و راهی جهاد فی سبیل الله در خاک افغانستان شوند.

فعالیت های دولت باکستان آنچه که در گذشته ها بی ثمر نبوده امروز هم کار کرد خود را نه بیشتر از گذشته بلکه به اندازه کافی در ساختار سیاسی افغانستان دارد. افزایش و منسجم دوباره طالبان بعد از حملات آمریکا به داخل افغانستان در حقیقت تمام اهداف دولت کابل که میخواستند یک تهداب نو افغانستان را پایه گذاری کنند با افزایش طالبان همه به تعویق افتاد که امروز جامعه جهانی دولت افغانستان را یکی از فاسد و بی کفایت ترین دولت ها به شمار میاورد.

و از بُعد دیگر،  حمله به مواد و ماشن آلات نیرو های ناتو توسط سازمان اطلاعات پاکستان  مانند حمله مجاهدین به کاروان های روس و دولت کابل در دره سالنگ و پیامد های بد آن در دراز مدت.

نیروهای در جنگ علیه تروریزم با اهداف و یک نوع راهبرد چندگانه وارد نبرد در مناطق مختلف هستند که از آن جمله اختلاف سریع دولت امریکا و انگلیس به گزارش روزنامه گاردین چاپ لندن اختلاف به حدی است که سبب قطع رابطه اطلاعاتی یا استخباراتی بین دو کشور شده است.  

و همچنین نا کارائی آقای کرزی در هفت سال گذشته سبب بروز اختلافات سیاسی و افزایش رقابت های ناسالم سیاسی را در گسترش احزاب  نه رقیب بلکه ضد تیم کرزی بوجود آورد،  که از این نوع اختلافات دولت پاکستان به شکلی استفاده کلان خود کرده و در حال روند همکاری به جناح های رقیب کرزی را در صدر برنامه های خود داده تا بتواند از موقعیت فعلی خود که افغانستان در یک تنگناه قرار گرفته را استغاده نماید.

 

 

                                                              راه حل         

                                       

1- نجات افغانستان؛ تا زمانیکه دولت کابل یک راهبرد شفاف را در تعین و شناخت مزر های افغانستان (دیورند) قرار ندهد مردم روز خوش نخواهند دید،  در واقع تا زمانیکه دولت افغانستان، افغانستان را نجات نداده مردم آن کشور نجات پیدا نخواهند کرد.

 2- زمان بندی و راهبرد کشور های در جنگ در افغانستان. امروز مردم افغانستان اند که قربانی سیاست های انگلو پاکی ها و کشور های مداخله گر شده اند و کشور های در جنگ هیچ ضرر  از نا امنی و بی ثباتی در افغانستان ندارند؛ اگر برنده شوند یا روزانه هزار نفر از ایشان جان خود را از دست دهدً  پس از اینرو دولت افغانستان است که میخواهد نیرو های خارجی  در افغانستان بمانند و طالبان از هرطرفی بسیج شده و سبب نا امنی شوند یا تعهد میسپارند تا در یک گام واحد برای نجات مردم و مملکت آمده اند و بعد از بازسازی اردو  و دولت به کشور های خود برمیگردند.

3- ایجاد یک محیط دوستانه در کابینه کرزی حتی با طالبان، چون تاریخ فغانستان نشان داده و امیدوارم که کرزی تاریخدانان و جامعه شناسان را در پهلو داشته باشد.  زور و بازی های سیاسی در داخل افغانستان همیشه ناکام و سبب زوال هر حکومت شده.  متاًسفانه بعد از گذشت زمان و تجارب تلخ تاریخ  دولت کرزی آن محیط را نتوانست ایجاد کند که تمام اقوام افغانستان حس میکردند که ما در یک چوکات دولت قرار داریم،  و باید از دولت پشتیبانی کنیم.  بر عکس احزاب مخالف دولت در صدد براندازی حکومت کرزی هستند، بخصوص گفتار چند روز قبل آقای احمد ضیا مسعود که گفت  ًما معاون نیستیم ما فقط سمبول هستیم و کدام صلاحیت هم نداریمً  که خود بی اعتمادی مردم و بی اعتمادی پارلمان و سبب رَشد نفوذ دولت پاکستان و دیگر کشور ها را افزایش و در اخیر امیدی که مردم به یک دولت آزاد را در اذهان خود میپروراند به نا امیدی کشانده خواهد شد.


March 2nd, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی